فیروزه سی و نه: پایان اردیبهشت
فیروزه سی و نه: پایان اردیبهشت
خوب نیستم...این چند روز ک ننوشتم تازه دارم می فهمم ک نوشتن چه قدر می تونه تو حال خوب من تاثیر بذاره...روزای سختی رو گذروندم...تو تنهایی ام...اینکه واسادم جلو تقدیر تا که تکرار نشه دوباره خاطرات تلخم....اما نه هم ضعیف تر هستم و یا شدم...و هم اینکه هیچ کس نمی تونه جلو تقدیرش وایسه....از لحاظ روحی و جسمی فوق العاده داغونم.....چشمام رو ک رو هم میذارم می ترسم ک مرگ بیاد سراغم....حالم خوب نیست...نه حال خودم و نه حال دلم...باید قوی بشم....دوباره باید قوی بشم....دوباره باید این دل چند تکه شده رو بند بزنم....
می نویسم....پایان....و دوباره شروع می کنم....باید قوی بشم....
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |