روزایی ک بودی میترسیدم از نبودت
ک اخرم اومد...
نمیدونم دلت بی وفا شد یا من از عشق بدم اومد
واسه دلتنگی هات، برگرد ک بی تو این حسم تلف میشه
تو نبودی ببینی بی تو من چ بلایی سرم اومد ...
.......................................................................................
از خودم متنفر میکنی منو وقتی این بلا رو سرم میاری
کاش اینجوری نمیشد
کاش یه چیزی میگفتی و بعد میرفتی
ینی این همه از من بیزار بودی؟
نمیدونم دیگه چیو باور کنم
کی میتونه باور کنه ک عشقش ازش بیزاره؟
من چجوری باور کنم تو به من و احساسم و غصه هام اهمیت ندادی؟
چجوریباور کنم برات هیچ اهمیتی نداشتم؟
نه...
مگه برات مهم نبود همه چی؟
درسم، سلامتیم، حوصله م سر بره یا نره، گریه کردن یا نکردنم....
همش مهم بود...
پس چی شد؟
نه من نمیتونم باور کنم بد بودنت رو
برگرد....
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |