ک نمیتونم ...اه
اوج دلتنگی هام رو
با خوندن حرفامون میگذرونم ...
دلم پر از غصه میشه
گوشی رو برمیدارم ک
شاید یه اتفاقی از تو
توی دنیای من بیفته ...
ولی ....
لعنت ب من
لعنت ب ضعف من
از تو دیگه بریدم
ولی هنوز ..........
از ضربان قلبم متنفر میشم
وقتی میبینم تو این لحظه های دلگیر
هنوز میزنه ...
هنوز طپش داره ...
چرا نمیفهمه ک نباید بزنه؟
چرا نمیفهمه ک باید متوقف بشه
و منو راحتم کنه ...
آخه چجوری باور کنم
همون آدمی ک .....
اههههههه
من واست دوست خوبی نبودم
ولی تو یکی از بهترین دوستام بودی
حالمو درک میکردی،
کمکم میکردی، هر چند من ب حرفات گوش نمیدادم
ولی با حرفات میخواستی ک کمکم کنی...
مهربون و عاقل و صبور بودی
دقیقا برعکس من ...
کاش همیشه تو زندگیت با آدم های خوب طرف باشی
ن کسایی مث من ک همش اذیت و آزار هستن...
چقد دلم میخواد انقد موفق باشی تو زندگی
ک همه جا حرف از تو باشه و
من تو دلم افتخار کنم ک زمانی باهات هم صحبت بودم
چقد شیرین بود بودنت ...
آه...لعنت ب من ... کاش هیچ وقت عاشقت نمیشدم تا نمیرفتی
مثل قبلنا دوست میموندیم،
هم صحبت میشدیم
کاش بری از دنیام ...
خسته م از این همه بودنت ...
خسته م از اینکه فقط تویی تو فکر من
این تنهایی با یاد تو، تا کی قراره با من باشه؟
خسته م از زندگی.
میخوام بمیرم ک روحم همیشه کنار تو باشه
بیام و پیدا کنم تو رو
خسته م از اینکه اسیر جسم شدم
اگه فقط روح باشم، میتونم کنار باشم
ببینمت
از اینکه کنار آدم های دیگه شاد هستی، شاد بشم
کنارت بخندم، غصه بخورم؛ نگاهت کنم...نگاهت کنم...نگاهت کنم
عشق همه چیو خراب میکنه ...
همه چیو...
میدونم ک حرفام حالتو بهم میزنه
میدونم ک متنفری از تک تک جمله هام
لعنت ب من .......