برای من کمی از دستهایت را بفرست
حالم بد است
دیوارها
تعادلشان را
از دست دادهاند
همیشه فرصت افتادن هست
همیشه فرصت در خاک غلت زدن
همیشه فرصت در جوی پر لجن دراز شدن
همیشه فرصت مردن
همیشه فرصت کمی از دستهای تو اما برای من
چقدر کم است..
حالم بد است
دیوارها
تعادلشان را
از دست دادهاند
همیشه فرصت افتادن هست
همیشه فرصت در خاک غلت زدن
همیشه فرصت در جوی پر لجن دراز شدن
همیشه فرصت مردن
همیشه فرصت کمی از دستهای تو اما برای من
چقدر کم است..
/حافظ موسوی.
... نمیتونم سر پا نگه دارم خودمو و با چیزها خودم و حواسم رو پرت کنم که نشکنم. چرا دلتنگی اینطور عود میکنه؟ داری اونور چیکار میکنی؟ خیلی ورونیکاطور گریهم میگیره و فکر میکنم نکنه درست توی همین لحظه حال تو هم همینه و از این بیشتر گریهم میگیره.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |