امشب که باند نبود یاد عروسی خواهرم افتادم. یک شب قبل عروسی بهم حکم کرده بود فلش میبری آهنگ شاد میریزی میاری همراه با باند کامپیوترت ما اینجا میزنیم و می رقصیم!
اون شب خونه شده بود دیسکو. آخر شب اومدم به زور گفتم بسه، شماها فردا نباید آرایشگاه برید! پس زودتر لالا
اون شب ها شب های خوبی بود ...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |