بعد از چند روز امشب حس پیروزی می کنم. حالِ من حدِ وسط ندارد. یا آغشته به لجنم یا در حالِ خدایی.
هیجانات همچون موج مرا می برند به سواحل ناشناخته، و گاهی سرم را به صخره های مرجانی می کوبند.
امشب کتابِ جنونِ هشیاری را گرفتم، درباره ی شخصیت و شعر بودلر. دارم جن زدگان را می خوانم و هر لحظه دیوانه می شوم. بودلر، داستایوسکی، نیچه، فروید... چه حلقه ی تنگاتنگی. چه وحدت شگفت انگیزی در رویه ی اندیشیدن اروپاییان هست، همه با هم به یک سو می روند، به زبان های مختلف...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |