استاد امير ناصر كاتوزيان پدر علم حقوق نوين ايران: مردي از تبار حق و عدالت
استاد امير ناصر كاتوزيان پدر علم حقوق نوين ايران: مردي از تبار حق و عدالت
دوشنبه 16 شهريور 1394-23 ذيقعده 1436ـ 7 سپتامبر 2015ـ سال نودم - شماره 26247
استاد امير ناصر كاتوزيان پدر علم حقوق نوين ايران
مردي از تبار حق و عدالت
دکتر مسعود بوجاري *
يک سال از عروج مرد حق استاد دکتر اميرناصرکاتوزيان گذشت. تاکنون در خصوص سجاياي نيک و اوصاف و شايستگيهاي حضرت استاد و جايگاه رفيع علمي و اخلاقي ايشان سخنان بسيار گفته و مطالب بسيار نوشته شده است که به حق حضرت استاد لايق و شايسته همه تجليلهاي به عمل آمده بودهاند. تکريم از مقام رفيع حضرت استاد در حقيقت تجليل از اسوه علم و اخلاق و پاسداشت از يک عمرانسانيت و ادب و تواضع و اخلاص و حق گويي و عدالت خواهي ايشان است. خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آيد در حديث ديگران استاد، شاگرد ممتاز و يادگار بزرگان و دست پرورده اولين نسل عالمان حقوق کشور چون دکتر سيد حسن امامي و دکترعبدالحسين علي آبادي و دکتر سيد محمد علي شايگان و دکترکريم سنجابي و دکتر احمد متين دفتري و استاد محمود شهابي و آيتالله سنگلجي و... بوده است. استاد بسان همه مصلحان عاشقانه با حق زندگي كرد. همواره عارفانه به دنبال حق بود، حق خواند و عدالت آموخت و با خردمندي و خردورزي آنچه را که به حق صواب ميدانست و به عدالت نزديکتر ميديد، ابتدا خودعمل ميکرد و سپس عمل به آن را به ديگران توصيه ميكرد. به صداقت در کلام پاي بند و به صلابت در رفتار در برابر قدرتمندان ومتجاوزان به حقوق مدني و اجتماعي مردم استوار بود و مدام همگان را به مراعات قوانين مدني و رعايت حقوق فردي و اجتماعي آحاد ملت دعوت مينمود. درتهيه پيش نويس قانون اساسي کشور در سال 1358 مشارکت موثرو نقش اساسي داشت و از زبان و قلمش براي سامان دادن به امور معقول انقلاب (از جمله نگارش متن مبسوط و مستدل در دفاع از قابليت تلفيق دو عنوان جمهوريت و اسلاميت با هم در سال 57) بهره گرفت. معتقد بود که حکومت بايد بر عدل و نظم تکيه داشته و مبتني بر قانون باشد و خودکامگي و زور نبايد در آن راه يابد. به حاکميت ملي مردم و حقوق اساسي ملت و آزادي بيان و انديشه به عنوان سرآمد ارزشها اهتمام وافر داشت و معتقد بود که هر گونه فساد سياسي و اقتصادي بايد از بستر جامعه نفي شود و فقر و جهل ريشه کن گردد. هيچ گاه وامدارهيچ دسته و گروهي هم نشد. استاد کاتوزيان در همه مقاطع زندگي و عمر پربرکت خويش در برابر تمامي مشکلات و سختيها و بيعدالتيهاي جريان زندگي با توکل و اعتقاد عملي و استعانت قلبي به باريتعالي استقامت پيشه كرد و از تهديدها و تحديدها نهراسيد و از تضييقات و مرارتهاي روزگار فرصت ساخت و بهرههاي علمي فراوان برد و در ايام ناملايمت و عسرت بهترين آثار ماندگار حقوقي را به رشته تحرير در آورد. استاد به لحاظ سالها مطالعه و تحقيق، به مرحله مرجعيت علمي در ابعاد تخصصي دانش حقوق دست يافته بود. پيوسته بر آن بود که با استفاده از امهات حقوق سنتي و عرفي ايران و نظريات فقهي از گذشته تا به حال و با بهرهگيري از سبکها و تکنيکهاي نوين حقوقي دنيا بطور منظم با رويکرد اخلاقي و انديشههاي روشنگرانه عدالت طلبي، نسبت به تدوين و دسته بندي و نظم در نگارش قواعد و مقررات حقوقي خصوصا در رشته حقوق خصوصي به بهترين وجه اقدام كند. همين واقعيت و نيز شاخص و منبع بودن مجموع کتب و آثار حقوقي وي در امر تدريس و تحقيق در همه دانشکدهها و مراکزحقوقي کشور، و سمت استادي ايشان بر چند هزار فارغ التحصيل رشته حقوق و اساتيد بسيار اين رشته در سطح کشور، و تاثيرات فراوان افکار و انديشههاي حضرت استاد برنظام کنوني حقوق ايران، همگي سبب شده است که ايشان علاوه بر جايگاه پدر معنوي همه حقوق دانان کشور، به حق به عنوان بنيان گذار حقوق نوين ايران ناميده شود. استاد در اعمال و رفتار حقوقي به رعايت اخلاق توجه داشت. به ياد داريم که در جريان برگزاري بيست و يکمين همايش اسکودا در آبان 1392 در جريان سخنراني براي قضات دادگستري استان مرکزي، بر رعايت عدالت توسط دستگاه قضايي و ضرورت تغيير در نگرش و نوع رفتار با جامعه وکالت تاکيد داشت و قضات را به صدور احکام مستدل و مستند و مبتني بر عدالت و همچنين خوشرويي در برخورد با مراجعين و رفع نارضايتيها توصيه ميكرد و بيان ميفرمود که مردم از دستگاه قضايي عدالت ميخواهند بنابراين قضاوت ما بايد همواره پناهگاه مردم باشند و در رفتارشان با مردم اخلاق و عدل و رافت را رعايت كنند و اعتماد را در جامعه و بين مردم به وجود آورند و پاکدامني و درستي را در رفتار خويش تقويت كنند وهمگام با جامعه وکالت در کنار مقررات انتظامي منشور اخلاقي را تدوين نمايند و در برخورد با وکلا رفتار متناسب با وکالت را پيشه كنند و اصول اخلاقي را رعايت نمايند و از تقابل و برخوردهاي غيرقانوني با وکلا پرهيز كرده و در رسيدگي به دعاوي و صدور احکام در کنار استفاده از قانون انصاف و عدالت را هم مورد نظر قرار دهند. استاد ضمن ارشاد وکلا به تنظيم دادخواستها و اينكه تنظيم دادخواست بايد با تامل و دقت سامان داده شود و اينکه طوري تنظيم شود که راهنماي قاضي باشد، به وکلا نيز توصيه ميفرمود: هر وکالتي را نبايد پذيرفت و قبل از قبول وکالت بايد با گوش دادن به سخنان و حرفهاي موکل او را نزد خويش محاکمه كرد که آيا موکل در دعوي مورد نظرش حقي دارد و خواسته اش حق است و سپس در صورت حق داشتن وکالت او را پذيرفت و اين بيانگر آنست که وکيل بايد صرفا از حق دفاع كرده و مدافع حق موکل در جريان دادرسي باشد. وكيل بايد خود مقدم بر همگان از آنچه نارو است بپرهيزد. استاد بيان ميفرمود: به هنگام تحرير مطالب (طيطريقت سنگ فرشهاي حقوقي کشور) هميشه به پشت سر و عقبه علمي و نصايح و انديشههاي والاي اساتيد خويش براي اعتلاي حقوق کشور ميانديشيدم. حال برما دانش آموخته گان حقوق است که با حق نفس کشيده و با حق زندگي كرده وروح حق جويي و عدالت خواهي را در وجود خويش پرورانده و به بسط مسير حق خواهي و فريادرسي به هر نداي عدالت طلبي در بستر جامعه به جد و جهد بکوشيم و در مدرس درس و بحث و منصب قضاوت و حرفه وکالت براي اجراي انصاف و عدالت بيانديشيم که به هنگام تدريس يا قضاوت و يا به وقت دفاع از حق در مقام وکالت چه مسئوليتي داريم و با عدم سازش و تسليم ناپذيري در برابرهر باطلي از عظمت و حقانيت اين ملت و مرز و بوم دفاع كنيم و همواره با مراقبت از هرحقي و حساسيت نسبت به هر تضييع حقي از نشستن غبار برچهره عدالت جلوگيري نمائيم. آنان که با منش حق خواهي و عدالت جوييشان در قلبهاي حق جويان عالم جاي دارند همواره نسبت به عدالت خواهان مهر ميورزند و انديشههاي ناب شان ستاره هدايت عقول حق طلبان ميشود. پاکان و عالمان حق، همگي به نداي خداي عدالت که در کلام وحي فرموده: کل نفس ذائقه الموت ثم الينا ترجعون... لبيک گفتند و بسوي منزلگه عزت رخت بربستند و آنچه که از آنان بر لوح حقيقت برجاي مانده برگهاي زرين حق است و جريان عدالت و استمرار نداي عدالت طلبي كه در شريان زندگي در جهان هستي جاري است. راهشان پر رهرو و خاطرات شان ماندگار و ارواحشان در اعلا عليين در جوار رحمت الهي شاد باد. هرگز نميرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جريده عالم دوام ما * وکيل دادگستري کانون وکلاي مرکز |
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |