سایر آثار پویان مختاری: نونم چمه
سایر آثار پویان مختاری: نونم چمه
ترجمه فارسی و متن ترانه نونم چمه از آقای پویان مختاری
مونه تی تو، منی هیشکی نیخو ببینه
غم اویده، اخو حالا حالاها هم تی مو بشینه
تو خو نونی، چه غمی مینه تیامه
سی مو چه تهله، همسو که پائیز ایاهه
بارون ازهنه باد ایاره او تیا تو باد ایاره
ندونم امروز امروزه یا دوش یا پار پیراره
تا دیدی، بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی، سی تو امیرم ول کردی رهدی
خومم نونم چمه
کینم؟ کجنم؟ دورم چنه
بی حال! وستمه سر پوز
غمام بیشتر ایبون هر روز
اَه! چه حال لیشی
مِن مشکلاتم نی قوم و خویشی
جور یه بردی که ورس دِ کُه
دردا زیادن یکیس سی تو
چونو زیادن اخوی بخوسی نورستی صو
نونی چندی لیش دیم
نونی چندی پیش دیم
نامردی کردن وه هم خین خوسون، خبر! خبر! سر تیترسون
هیچوقت نبیدیم و کوچیر بیدیم ایما از دیدسون
ولی غریوه هانه خو برن بالا
بنی ایما خشکیم و اونا ترن کاکا
اونا ترن کاکا!
تا دیدی بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی سی تو امیرم ول کردی رهدی
ندونم بنالم وه درد خوم یا وه درد مردم
مونه دی بی خیال که سردِ سردم
تم برو وا اونو که وا تو جورن
ها! همونو که هات و کولن
بایوم تهل جاس من جنگله
چیک چویل فقط کار …
*** پشت هم خین خوت نبوی ننگه پیا
خارج از جنیست بیوین پیا بویم
کسی جایی نره سی دوا بی آبرو
یه کم ساختار شکنی خو بد نی گوو
دیر ز کلیشه بوی بد نی گوو
دیر ز خرافه بوی بد نی گوو
طولانی نه خلاصه بوی بد نی گوو
هوا گئوته داشته بوی خو بد نی گوو
بد نی گوو
مونه تی تو هه بنی هیشکه نیخو بوینه
غم اویده اخو حالا حالاها هم تی مو بشینه
تو خو نونی، چه غمی مینه تیامه
سی مو چه تهله همسو که پائیز ایاهه
بارون ازهنه باد ایاره او تیا تو باد ایاره
ندونم امروز امروزه یا دوش یا پار پیاره
تا دیدی بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی سی تو ایمیرم ول کردی رهدی
مشکلات خوم کم نی تم کم تز بده
جا حرف عمل کنی بد نی گو
و مو نگو ای کارا لیشه او کارا خوو
ورس خوت انجام بده بد نی گوو
تو گوومی! شادی تو، شادی ایل، آرزومه
یه کم خوته جا مو ونی بد نی گو
منه ای شهر ایما غریوی و بی کسی قلوه کشیدیم
بنستی ایما بنده ی ای خدا نبیدیم
از خودی خردیم، از دوست از فامیل، یم سی آشنا
به خدا روزی بی ایچو نداشتیم پیل ناشتا
و اتفاقاً می همی شرایط نوشتم، خوندم
بخت مو سیچه جور مو کینه
و خیلی کارا که تیات نی بینه
بی خیال!
یه سال جدیده؛ تو فکر کارت و پورسانتی
مو، شَو پُر غَمُم ولی روز عادی
عید سی تو عیده سی مو فرق نی کنه وا روزا دی
غم اویده، اخو حالا حالاها هم تی مو بشینه
تو خو نونی، چه غمی مینه تیامه
سی مو چه تهله، همسو که پائیز ایاهه
بارون ازهنه باد ایاره او تیا تو باد ایاره
ندونم امروز امروزه یا دوش یا پار پیراره
تا دیدی، بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی، سی تو امیرم ول کردی رهدی
خومم نونم چمه
کینم؟ کجنم؟ دورم چنه
بی حال! وستمه سر پوز
غمام بیشتر ایبون هر روز
اَه! چه حال لیشی
مِن مشکلاتم نی قوم و خویشی
جور یه بردی که ورس دِ کُه
دردا زیادن یکیس سی تو
چونو زیادن اخوی بخوسی نورستی صو
نونی چندی لیش دیم
نونی چندی پیش دیم
نامردی کردن وه هم خین خوسون، خبر! خبر! سر تیترسون
هیچوقت نبیدیم و کوچیر بیدیم ایما از دیدسون
ولی غریوه هانه خو برن بالا
بنی ایما خشکیم و اونا ترن کاکا
اونا ترن کاکا!
تا دیدی بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی سی تو امیرم ول کردی رهدی
ندونم بنالم وه درد خوم یا وه درد مردم
مونه دی بی خیال که سردِ سردم
تم برو وا اونو که وا تو جورن
ها! همونو که هات و کولن
بایوم تهل جاس من جنگله
چیک چویل فقط کار …
*** پشت هم خین خوت نبوی ننگه پیا
خارج از جنیست بیوین پیا بویم
کسی جایی نره سی دوا بی آبرو
یه کم ساختار شکنی خو بد نی گوو
دیر ز کلیشه بوی بد نی گوو
دیر ز خرافه بوی بد نی گوو
طولانی نه خلاصه بوی بد نی گوو
هوا گئوته داشته بوی خو بد نی گوو
بد نی گوو
مونه تی تو هه بنی هیشکه نیخو بوینه
غم اویده اخو حالا حالاها هم تی مو بشینه
تو خو نونی، چه غمی مینه تیامه
سی مو چه تهله همسو که پائیز ایاهه
بارون ازهنه باد ایاره او تیا تو باد ایاره
ندونم امروز امروزه یا دوش یا پار پیاره
تا دیدی بی تو نترم ول کردی رهدی
تا دیدی سی تو ایمیرم ول کردی رهدی
مشکلات خوم کم نی تم کم تز بده
جا حرف عمل کنی بد نی گو
و مو نگو ای کارا لیشه او کارا خوو
ورس خوت انجام بده بد نی گوو
تو گوومی! شادی تو، شادی ایل، آرزومه
یه کم خوته جا مو ونی بد نی گو
منه ای شهر ایما غریوی و بی کسی قلوه کشیدیم
بنستی ایما بنده ی ای خدا نبیدیم
از خودی خردیم، از دوست از فامیل، یم سی آشنا
به خدا روزی بی ایچو نداشتیم پیل ناشتا
و اتفاقاً می همی شرایط نوشتم، خوندم
بخت مو سیچه جور مو کینه
و خیلی کارا که تیات نی بینه
بی خیال!
یه سال جدیده؛ تو فکر کارت و پورسانتی
مو، شَو پُر غَمُم ولی روز عادی
عید سی تو عیده سی مو فرق نی کنه وا روزا دی
نمیدونم چمه!
من رو کنار تو انگار هیچکس نمیخواد ببینه
غم اومده میخواد حالا حالاها هم کنار من بشینه
تو خب نمیدونی، چه غمی توی چشمامه
برای من چه تلخه، وقتی که پائیز میاد
بارون میزنه، باد میاره، اون چشمای تو، باد میاره
نمیدونم امروز امروزه؟ یا دیروز؟ یا پارسال پریساله
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
خودم هم نمیدونم چمه
کیام؟ کجام؟ دور و برم چیه؟
بی حال! افتادم روی صورت
غمهام بیشتر میشن هر روز
اَه! چه حال بدی
توی مشکلات هم نیست قوم و خویشی
مثل یه سنگی که بلند شد از کوه
دَردها زیادن، یکیش برای تو
اون قدر زیادن [که] میخوای بخوابی، بلند نشی صبح
نمیدونی چقدر زشتی دیدم
چقدر قبلاً دیدم
نامردی کردن به همخون خودشون، خبر! خبر! سر تیترشون
هیچوقت نبودیم و کوچیک بودیم ما از دیدشون
ولی غریبهها رو خوب میبرن بالا
انگار ما خشکیم و اونا خیس هستن برادر!
اون میتونن برادر!
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
نمیدونم بنالم به درد خودم یا به درد مردم
من رو دیگه بی خیال که سردِ سردم
تو هم برو با اونا که با تو جور هستن
آره! همونا که داغ (جذاب) و خنک (دلچسب) هستن
بادام تلخ جاش توی جنگله
***
*** پشتیبان همخون خودت نباشی ننگه مَرد!
[به معنای واقعی نه جنسیتی] بیاین مرد باشیم
کسی جایی نره برای دارو بی آبرو
یه کم ساختار شکنی خب بد نیست برادر
دور از کلیشه باشی بد نیست برادر
دور از خرافه باشی بد نیست برادر
طولانی نه! خلاصه باشی بد نیست برادر
هوای برادرت رو داشته باشی خب بد نیست برادر
بد نیست برادر
من رو کنار تو انگار هیچکس نمیخواد ببینه
غم اومده میخواد حالا حالاها هم کنار من بشینه
تو خب نمیدونی، چه غمی توی چشمامه
برای من چه تلخه، وقتی که پاییز میاد
بارون میزنه، باد میاره، اون چشمای، تو باد میاره
نمیدونم امروز امروزه؟ یا دیروز؟ یا پارسال پریساله
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
مشکلات خودم کم نیست، تو هم کم نظر بده
به جای حرف، عمل کنی بد نیست برادر
به من نگو این کارها بده اون کارها خوب
پاشو خودت انجام بده بد نیست برادر
تو برادرمی! شادی تو، شادی ایل، آرزومه
یه کم خودت رو جای من بذاری بد نیست برادر
توی این شهر ما غریبی و تنهایی زیاد کشیدیم
انگار ما بندهی این خدا نبودیم
از خودی خوردیم، از دوست از فامیل، اینم برای آشنا
به خدا روزی بود [که] اینجا نداشتیم پول صبحونه
و اتفاقاً توی همین شرایط نوشتم، خوندم
[آهنگ های] «بخت مو»، «سیچه»، «جور مو»، «کینه»
و خیلی کارها که چشمات نمیبینه
بی خیال!
یه سال جدیده؛ تو فکر کارت و پورسانتی
من شب پر از غم هستم ولی روز عادی
عید برای تو عیده، واسه من فرق نمیکنه با روزهای دیگه
غم اومده میخواد حالا حالاها هم کنار من بشینه
تو خب نمیدونی، چه غمی توی چشمامه
برای من چه تلخه، وقتی که پائیز میاد
بارون میزنه، باد میاره، اون چشمای تو، باد میاره
نمیدونم امروز امروزه؟ یا دیروز؟ یا پارسال پریساله
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
خودم هم نمیدونم چمه
کیام؟ کجام؟ دور و برم چیه؟
بی حال! افتادم روی صورت
غمهام بیشتر میشن هر روز
اَه! چه حال بدی
توی مشکلات هم نیست قوم و خویشی
مثل یه سنگی که بلند شد از کوه
دَردها زیادن، یکیش برای تو
اون قدر زیادن [که] میخوای بخوابی، بلند نشی صبح
نمیدونی چقدر زشتی دیدم
چقدر قبلاً دیدم
نامردی کردن به همخون خودشون، خبر! خبر! سر تیترشون
هیچوقت نبودیم و کوچیک بودیم ما از دیدشون
ولی غریبهها رو خوب میبرن بالا
انگار ما خشکیم و اونا خیس هستن برادر!
اون میتونن برادر!
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
نمیدونم بنالم به درد خودم یا به درد مردم
من رو دیگه بی خیال که سردِ سردم
تو هم برو با اونا که با تو جور هستن
آره! همونا که داغ (جذاب) و خنک (دلچسب) هستن
بادام تلخ جاش توی جنگله
***
*** پشتیبان همخون خودت نباشی ننگه مَرد!
[به معنای واقعی نه جنسیتی] بیاین مرد باشیم
کسی جایی نره برای دارو بی آبرو
یه کم ساختار شکنی خب بد نیست برادر
دور از کلیشه باشی بد نیست برادر
دور از خرافه باشی بد نیست برادر
طولانی نه! خلاصه باشی بد نیست برادر
هوای برادرت رو داشته باشی خب بد نیست برادر
بد نیست برادر
من رو کنار تو انگار هیچکس نمیخواد ببینه
غم اومده میخواد حالا حالاها هم کنار من بشینه
تو خب نمیدونی، چه غمی توی چشمامه
برای من چه تلخه، وقتی که پاییز میاد
بارون میزنه، باد میاره، اون چشمای، تو باد میاره
نمیدونم امروز امروزه؟ یا دیروز؟ یا پارسال پریساله
تا دیدی بی تو نمیتونم ول کردی رفتی
تا دیدی برای تو میمیرم ول کردی رفتی
مشکلات خودم کم نیست، تو هم کم نظر بده
به جای حرف، عمل کنی بد نیست برادر
به من نگو این کارها بده اون کارها خوب
پاشو خودت انجام بده بد نیست برادر
تو برادرمی! شادی تو، شادی ایل، آرزومه
یه کم خودت رو جای من بذاری بد نیست برادر
توی این شهر ما غریبی و تنهایی زیاد کشیدیم
انگار ما بندهی این خدا نبودیم
از خودی خوردیم، از دوست از فامیل، اینم برای آشنا
به خدا روزی بود [که] اینجا نداشتیم پول صبحونه
و اتفاقاً توی همین شرایط نوشتم، خوندم
[آهنگ های] «بخت مو»، «سیچه»، «جور مو»، «کینه»
و خیلی کارها که چشمات نمیبینه
بی خیال!
یه سال جدیده؛ تو فکر کارت و پورسانتی
من شب پر از غم هستم ولی روز عادی
عید برای تو عیده، واسه من فرق نمیکنه با روزهای دیگه
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |