295
295
حالا که ساعت را می بینم، می فهمم که مشغول بودنم از دو ساعت گذشته. سرم گرمِ درست کردن سومین کاردستی ام بود. یک هدیه برای یک دوستِ قدیمی.
# امیرعباس، تو اگر خواستی برای دوستت هدیه ای درست کنی، حواست به زمان باشد. مثلِ من این موقعِ شب را انتخاب نکن. ممکن است صبح که بیدار شدی، افسوس بخوری.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |