خسته ام
خسته ام
سلام لیلا
بغضی سنگین راه گلوم رو بسته
قلبم سنگینی میکنه و چشمانم گرم و نمناک
نمیدونم چی بگم بهت، هیچ حرف و کلامی دلت رو باهام رام نمیکنه
لیلا فقط بدون بد روزگاری رو دارم میگذرونم،حالم روز به روز بدتر و سنگین بغض گلویم روز به روز سنگینتر
لیلا، چرا با دلم اینگونه کردی؟
چرا از عشق باهام گفتی؟
چرا لیلا؟
چرا حالم دلم رو اینگونه کردی و الان ازم دور شدی
تو که دوستم داشتی، تو که عاشقم بودی مگه عاشق با یه اشتباه معشوقش اونو رها میکنه
من اشتباه کردم تو چرا؟
من. مشکوک شدم من بد من ....
تو چرا با من اینگونه کردی
تو چرا آنچه که باید بهم نگفتی
تو چرا سکوت رو انتخاب کردی
چرا با سکوتت داری من رو از پا در میاری
چرا میخوای با سکوتت من رو نابود کنی
من که بی تو نابودم، من که بی تو هیچم، من که بی تو داغونم
چرا داری هر روز بیشتر منو از بین میبری
لیلا به داد دلم برس
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |