1605-ديويد هاروي
1605-ديويد هاروي
پرسش1: پرفسور ديويد هاروي شما گفتيد، که کتاب "هفده تناقض و پايان سرمايهداري" را تا حدي به اين دليل نوشتيد، که براي خودتان روشن کنيد که چرا مخالف سرمايهداري بوديد؟ چرا شما مخالف سرمايهداري هستيد؟
ديويد هاروي: من فکر ميکنم سرمايهداري به عنوان يک روند تاريخي تغيير جهان پربار بوده است. سرمايهداري امکانات جديد تکنولوژيک و سازمانهاي مختلف براي ما فراهم کرده است. ولي سرمايهداري هميشه با اختلاف طبقاتي، نابرابريهاي اجتماعي و بياحترامي و ناديده گرفتن طبيعت همراه بوده است. پس دلايل فراواني وجود دارد که بگوييم وقتش است به زواياي منفي سرمايهداري توجه کنيم.
زماني که من شروع کردم به وجوه منفي آن نگاه کنم با مسائلي روبرو شدم که توجيه آن در سيستم سرمايهداري بسيار مشکل بود براي همين فکر ميکنم وقتش است وارد بحث و فکر دربارهي شيوهي جايگزين سرمايهداري بشيم. ميتوانيد اين شيوه را کمونيسم، سوسياليسم، آنارشيسم يا هر چيزي که دوست داريد بناميد. هرچي باشد بايد متفاوت با چيزي باشد که ما را به جايي که در حال حاضر هستيم، رسانده است.
در کتاب هفده تناقض من سه مشکل غيرقابل انکار سيستم را مطرح ميکنم.
نخست اين که سرمايهداري هميشه در حال رشد دائمي است و نرخ اين رشد مدام در حال بالا رفتن است و اين کنترل بر آن را در آينده نزديک مشکل و مشکلتر ميکند.
دوم؛ محدويتهاي زيستمحيطي که اين روزها بيشتر در قالب تغييرات آبو هوايي يا گرمايش زمين مطرح ميشود ولي اين همهي ماجرا نيست نابودي زيستگاهها و مسائلي ديگري که تغييرات آب و هوايي ايجاد ميکند لزوم تغيير را اجتنابناپذير کرده.
سوم؛ مسئله ديگر در واقع مشکل ذاتي سرمايهداري است اين که طبيعت کار کردن و زندگي کردن روز به روز بيمعناتر شده و ما با جمعيت از خودبيگانه شدهاي مواجه هستيم که عصباني است و طغيان ميکند. حتا در آمريکا هم شاهد جريانهاي سياسي هستيم که در واقع برونريزي يک خشم شديد در مواجهه با کيفيت زندگي روزانه و کيفيت مشاغل است. و به نظر من اين خشم به شکلهاي مختلف سياسي بيرون ميزند و اينها سه مورد خطرناک از تناقضات سرمايهداري است.
ادامه دارد