1621-ديويد هاروي
1621-ديويد هاروي
پرسش: در سالهاي اخير بخصوص از بحران مالي 2007 به اين طرف، کتاب سرمايه مارکس پرطرفدارتر شده و مردم دوباره آن را ميخوانند. بخصوص تلاشهاي شما و افرادي نظير شما در اين راه موثر بوده؛ آيا شما فکر ميکنيد اين پديده يک واکنش موقتي به بحران و به اصطلاح اقتضاي زمانه و زودگذره يا اين که ادامه خواهد داشت؟
ديويد هاروي: مخلوطي از همهي اينهاست. بله بحران به اين ايده که سرمايهداري سيستم بينقصي است ضربهي جدياي وارد کرده است. ميليونها نفر در آمريکا خانههايشان را از دست دادهاند، انتقال ثروت غريبي از طبقات پايين و محروم به ثروتمندان و فوق ثروتمندان صورت گرفته است. ثروتمندها مدام ثروتمندتر و ثروتمندتر و ثروتمندتر شدهاند.
يک جاي کار ايراد داشت و اين از 2007 و 8 مشهودتر شد. اما اتفاقات ديگري هم افتاد مثلا"؛ از بين رفتن احزاب کمونيست و سنتي و چپ سنتي به اين معنا بود که جزميتهاي ايدئولوژيکي که اين احزاب بر تفسير مارکس تحليل ميکردند، ناپديد شد.
بنابراين ما به خود متن برگشتيم تا ببينيم که واقعا" مارکس چه گفته است؟ اين کاري بود که من بيش از پيش ميکردم و دُگمهاي سنتي در تحليل مارکس را هم کنار گذاشته بودم. با فروپاشي شوروي يک نوع آزادي به وجود آمد ما فکر ميکرديم ميتوانيم به خانه اول برگرديم و يک نوع انديشهي مارکسي جديد را بازسازي کنيم به شکلي که بازتر باشد و به نوعي با نيروهاي ديگري که در جامعه کار ميکردند همراهتر باشد.
در حال حاضر مارکسيسمي در حال شکلگيري است که با آن نوع غالب گذشته خيلي متفاوت است. اين دقيقا" تئوري ماترياليسم تاريخي را تاييد ميکند.
مارکس و انگلس در سال 1872 دربارهي مانيفستکمونيسم گفته بودند که اين يک سند تاريخي است. چون قبلتر در سال 1848 نوشته شده بود. که ما بايد آن سند را در فرم جديدي بازنويسي کنيم. و حالا ما در سال 2016 بايد آن را به شکلي که براي مردم امروز قابل فهم باشد بازنويسي کنيم، به شکلي که شرايط و مشکلات امروز را توضيح بدهد.