بروز
بروز
امروز روابطمون رو به مرحله ی جدیدی بردیم
بروز وارد مرحله ی جدیدی شد
به متین گفتیم احمد کیو میخواد :))
گفتیم من کیو میخوام
گفتیم دوستش قبلا چیکار کرده .
کلی خندیدیم
بیرون بودیم
احمد معکوس کشید
120 تا با 3 رفت
بعد باز 2 هم کرد
کلی مسخره بازی
دستی
آخرش دنده ش خراب شد.میل ماهک (یه همچین چیزیش :)) ) داغون شد کلا
ماشینو با کلی فان هول دادیم کنار
(من این علامت قرمز رو با یه دست گرفته بودم بالا با یه دست هول میدادم :)) عالی بود همه داشتن میخندیدن)
بعد ماشین تعمیر شد
رفتیم دور
11 اومدیم خونه
کلی لحظات خوش داشتیم.کلی خندیدیم.کلییییییییییییییییی
زندگی امروز خوب بود کلا بد نبود
م.آ گفت بلاکش کنم.منم دیگه مسیجاشو نمیخونم
گوشی هم که ندارم.بذار هرچی میخواد بشه .حوصله ندارم دیگه
بعد دیگه اینکه
پ خیلی خوبه :))
و اینکه
خسته ام از زندگی
همیناها :))
شب خوش
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |