از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است...
از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است...
مثلا میوه فروشی... این دیگه واقعا اظهر من الشمسه ...چرا من قبلا نمی دیدم؟ چرا اینقدر اعتراض می کردم؟
تمام مشکلاتی و اذیت شدنهایی که تو میوه فروشی هست رشد دهنده ان... اینو نه ارباب میدونه نه داداش ارباب نه کاگرها... بعضیهاشون خیلی غر میزنن ... غر ممنوع.حتی گفت یک اه خشک و خالی هم ممنوعه.
1-حیدر انتقاد پذیر نبودی..فرستادیمت جایی که مدام ازت انتقاد بشه تا رشد کنی.مشتری ازت انتقاد میکنه،ارباب ازت انقاد میکنه،
2-حیدر سوسول بودی ، به 8 ساعت خوابت افتخار میکردی...فرستادیمت جایی که نتونی پنج ساعت بخوابی که بدونی 8 ساعت خواب عین اسراف بر نفسه
3-حیدر تو اقناع مخاطب مشکل داشتی،بلد نبودی حرف خودتو به کرسی بنشونی، بلد نبودی مذاکره کنی.فرستادیمت جایی که اینهارو یاد بگیری ...
4-حیدر ولخرج بودی...کلی خرید های الکی داشتی ،فرستادیمت جایی که بفهمی پول درآوردن چقدر سخته
5-حیدر وقتی تو خونه بودی به بعضی چیزها مینازیدی ...فرستادیمت تو دل جامعه تا ببینی و به خودت ثابت بشه چند مرده حلاجی.
6-حیدر ،ذهنت نمیتونست همزمان چند جا باشه ، فرستادیمت جایی که مجبور باشی همزمان جواب چند نفرو بدی ...
7-حیدر،هیچ هنری نداشتی ، فرستادیمت جایی که اگه هیچ کار درخور دیگه ای پیدا نکردی بعدا بتونی بگی من چند سال فروشندگی کردم و حد اقل یک راه گریز داشته باشی...
8-حیدر فرستادیمت جایی که قدر درس و دانشگاه رو بفهمی و بدونی چیکار باید بکنی
9-حیدر نمیتونستی داد بزنی، فرستادیمت جایی که داد بزنی و از حق خودت دفاع کنی! تو بهترین فرصت قرار داری که بتونی حکومت کنی...
10 -حیدر هزار و یک دلیل دیگه داشت که فرستادیمت میوه فروشی ولی تو ازشون غافلی...