یه پاراگراف نوشتم و بلاگفا برا خودش رفت اومد نوشته ام پرید. که البته عملش یه جورایی در راستای محتوای نوشته بود. چون به طور خلاصه بخوام عرض کنم داشتم میگفتم خوبه آدم یکم ریاکار باشه و با وجود تمام مشکلاتش یه جوری زندگی کنه که بقیه فکر کنن بهترین زندگی رو داره. و بهتره آدم اون همسایه ای باشه که مرغش غازه، تا اونی که مرغ همسایه اش غازه. و دقیقا همینجا بود که بلاگفا فاتحه ی ناله هامو خوند.
برم شام تا مجددا دعوت نشدم
که شدم:|
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |