باز حرفای تکراری.. .دلم گرفتنای تکراری ...
دلم تنگ شدنای تکراری ولی دوست داشتنی و تموم نشدنی...
....
بغض ...اشک...حسرت...
تو خوب میدونستی ک بعد از جدایی چ اتفاقایی برام میوفته
ولی من گوش نکردم...
یادته میگفتی بری دیگه هیچکس مثل من برات نمیشه ...
راس میگفتی ...حتی بهتر از تو هم برای من تو نشدن...
یاد حرفات ک میوفتم گلومو بغض میگیره تو خیلی چیزا رو میدونستی...
بد کردم با زندگیت و زندگیم و زندگی بقیه ...
ن راه پس دارم ،ن راه پیش...
ببینم تو بفکرمی ...
هییییی...
بد بهم ریختم ...
بد
همیشه بهم میگفتی خنده هامون واسه هم...
غم و غصه هامونم واسه هم یادته دیوونه؟
اما حالا کو ...
نمیدونم این جدایی حکمتش چی بود...
دلم بد گرفته...
امتحانام شروع شده دعا کن نیوفتم...از دانشگاهم خسته شدم...
خیلی خسته ام...
چند روز پیش اومدی ب خابم...
از اون روز تا حالا از خودم میپرسم ...
اگه ی روز ببینمت اتفاقی ...چی میشه...
ساده از کنارم رد میشی؟یا شاید اصلا نشناسیم ...
ولی من ...فک کنم درجا سکته کنم ....یا شایدم ...
نمیدونم ...
شمایی ک داری این پست رو میخونی ی سوال اگه
عشقتونو ک چندسال از هم جدا بودین ببینید چکار میکنید؟؟؟؟
مث همیشه مواظب خودت باش