زمین دهکده دنیای رنگ و نیرنگ است
دلم عجیب برای پرنده ها تنگ است
نه گل، نه گندمی از خاک در نمی آید
وجب وجب همه ی کشتزار ما سنگ است
کبوترانه به پیغام صلح آمده ام
و ذهن ها همه درگیر سوژه ی جنگ است
از آسمان که تویی تا قفس که جای من است
اگرچه فاصله شاید هزار فرسنگ است_
به فکر رفتن از این آبراه مسخره ام
که خوابگاه هزاران هزار خرچنگ است
* * *
نگاه های تو اما به طعنه می گویند:
به هر کجا بروی آسمان همین رنگ است
پانته آ صفایی/دیشب کسی مزاحم خواب شما نبود؟
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |