قول
قول
خیلی لوس و مسخره شدم و همش دارم پشت بقیه صفحه میزارم... و اینکه لقب بسیار بی ادبانه ای به اون پسره همکلاسی نسبت دادم. اینکه من عرضه ندارم کسی رو شیفته ی خودم کنم دلیل نمیشه لقب بی ادبانه ای بهش نسبت بدم... شاید بار سوم و چهارمی باشه که توی وبلاگ با اون اسم ازش نوشتم... واقعا متاسفم و قول میدم دیگه تکرارش نکنم. دلم میخواد خالصانه آدم خوبی باشم بدون خورده شیشه... نه اینکه چون اینجا وبلاگ منه و کسی نمیخونتش بیام هرچیزیی دوست داشتم به بقیه نسبت بدم.
دارم میرم به بطن امتحانات که همه چیز و همه کس رو فراموش کنم.
+خیلی دلشوره امتحان اول رو دارم... خدایا امیدم به خودته.
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |