پارت دوم
پارت دوم
گذشت و گذشت،البته قبل اینکه زیاد بگذره یبار دیدمش که دنبال تغییر رشته بود،اولین مکالممون فک کنم اونجا بود..به سرعت صمیمی شده بود،فک کنم هنوز اسمش رو درست نمیدونستم..بهم گفت میخوام تغییر رشته بدم بهش گفتم انشاالله که نه،گفت چرا!؟؟گفتم حالا دیگه..اینجا هم مثل اغلب اوقات فک نکرده حرف زدم ولی انگار حرف دلم بود...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |