سوره 64 وتفسیر وفضیلت آن
سوره 64 وتفسیر وفضیلت آن
سوره 64:
سورة التغابن :
مولف ومفسر: آذر سلگی
بسم الله الرحمن الرحیم
یُسَبحُ لله مَآ فی ألسَّمَوتِ ومَا فی ألارًض لُهُ ألمَلکَ وَلَهُ ألحَمدُ وَهُوَ عَلَِی کُلِّ شَئ قَدیرُ (1) هُوَ ألذّی
خَلَقکُم فَمنکُم کَافرُ ُ وَمِنکُم مُّومنٌ وَاللهُ بِمَا تَعمَلُونَ بَصیرٌ (2) خَلَقَ ألسَّموَتِ وَألارضَ بِا لحَقِّ وَ صّور
کُم فَأَحسَنَ صُوَرَکُم وَإلیهِ ألمَصیرُ (3) یَعلَمُ مَا فِی ألسَّموتِ وَألأرضِ وَیَعلَمُ مَا تُسرُّونَ ومَا تُعلِنُونَ و
اللهُ عَلیمُ ُ بِذَاتِ ألصُّدُور (4) أَلَم یَأ تِکُم نَبَوُ ألَُّذینَ کَفَرُوا مِن قَبلُ فَذَآقُوأ وَبَالَ أَمرِهِم وَلَهُم عَذَابُ أَلیمٌ
(5) ذَلکَ بِأَنَّهُ کَانَت تَأتیهِم رُسُلُهُم بألبَینّتِ فَقَالُوا أَبَشرٌ یَهدُونَنَا فَکَفرُوأ وَتَولَّوأ وَّ أستَغنَی اللهُ واللهُ
غَنیُّ حَمیدُُ ُ (6) زَعَم ألَّذینَ کَفَروُا أَن لَّن یُبعَثُوأ قُل بَلَی وَرَبّی لَتُبعَثُنّ ثُّمَ لَتُنبَوُنََّ َ بَمَآ عَمِلتُم وذَلِکَ عَلَی
الله یَسیرُ (7) فَئَامِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَألنُّور ألَّذی أَنزَلنَا وَاللهُ بِمَا تَعمَلُونَ خَبیرُ ُ (8) یَومَ یَجمَعُکُم لِیَومِ
ألجَمع ذَلکَ یَومُ ألتَّغابُنِ وَمَن یُومِن بِالله وَ یَعمَل صَلحًا یُکفِّر عَنهُ سَیئَآتِهِ وَیُدخلهُ جَنَّتٍ تَجری مِن تَحتهِا
ألاَنهَرُ خَلِد ینَ فیهَآ أَبَدًا ذَلِکَ ألفَوزُ ألعَظیمُ (9) وَألَّذینَ کَفَروا وکَذَّبُوا بَِایَتِنَا أُولئَکَ أَصحَبُ ألنَّار خَلدینَ
فیهَا وَبئسَ ألمَصیرُ (10) مَآ أَصَآبَ مِن مُّصیبَةٍ إلَّا بِإذنِ الله وَمَن یُو مِن بِألله یَهدِ قَلبَهُ وَاللهُ بِکُّلِ
شَئ ءٍ عَلیمٌ (11) وَأطیعُوا أللهَ وَأطیعُوا ألرَّسُولَ فَإن تَوَلَّیتُم فَإنَّمَا عَلَی رَسُولِنَا ألبَلَغ ُ ألمُبینُ (12)
اللهُ لَُآ إلَهَ إلَّا هُوَ وَعَلَی الله فَلیَتَوکَّل ألمُومنُونَ (13) یَأَیُّهَا ألَّذینَ ءَ امَنُوا إنَّ مِن أَزوَجِکُم وَأَولَِدکُم عَدُوًّا
لََّکُم فَأحذَرُوهُم وَإن تَعفُوا وَتَصفَحُوا وَتَغفِرُوا فَإنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحیمُ (14) إنَّمآ أَمَولُکُم وَأَولَدُکُم فِتنَةٌ وَاللهُ
عِندَهُ أَجرٌ عَظیمٌ (15) فَأَتَّقواللهَ مَآ أستَطعتُم وَأسمَعُوا و َأَطیعُوا و َأَنفِقُوا خَیرًا لّاَ نُفسِکُم وَمَن یُوقَ شُحَّ
تَفسِهُ فَأُولَئکَ هُمُ ألمُفُلحُِونَ (16) إن تُقرضُوا الله قَرضًا حَسَنًا یُضَعِفهُِ لَکُم وَیَغفر لَکُم وَاللهِ شَکُورٌ حَلیمً
(17) عَلِمُ ألغَیبِ وَألشَّهدَةِ ألعَزیزُ ألحَکیمُ (18)
َ تفسیرسوره 64:
لحن آیات اخیر این سوره با سور های مدنی هماهنگ است ولی صدر آن با سوره های مکی موافق تر
است اما به هرحال ما مجموع آن را طبق مشهور مدنی تلقی می کنیم بخش های این سوره عبارتند از
آغاز سوره که از توحید و صفات وافعال الله بحث می کند – به دنبال آن با استفاده از علم الله به مردم
هشدار می دهد که مراقب اعمال پنهان و آشکار خود باشند و سرنوشت اقوام پیشین را فراموش نکنند
در بخش دیگری از سوره سخن از معاد است و این که روز قیامت روز تعابن ومغبون شدن گروهی و
برنده شدن گروه دیگری است در بخش دیگر دستور به اطاعت الله وپیامبر داده و پایه های اصل نبوت
را تحکیم می بخشد و بخش آخر سوره مردم را به انفاق در راه الله تشویق می کند واز این که فریفته
اموال واولاد و همسران شوند بر حذر می دارد و سوره را با نام وصفات الله پایان می دهد همان گونه
که آغاز کرده بود
1= این سوره نیز با تسبیح الله آغاز می شود الله ای که مالک وحاکم بر کل جهان هستی و قادر بر همه
چیز است . می فرماید آنچه در آسمان ها وآنچه در زمین است برای الله تسبیح می گویند مالکیت و
حکومت از آن اوست و به همین دلیل تمام حمد وستایش نیز به ذات پاک او بر می گردد و او برهمه
چیز تواناست
2= سپس به امر خلقت و آفرینش که لازمه قدرت اوست اشاره کرده ومی فرماید او کسی است که شما
را آفرید وبه شما نعمت آزادی و اختیار داد لذا گروهی از شما کافرید وگروهی مومن و به این ترتیب
بازارا امتحان و آزمایش الهی داغ شد ودر این میان الله نسبت به آنچه انجام می دهید بیناست
3= سپس مساله خلقت را با توضیح بیشتر و با اشاره به هدف آفرینش در این آیه ادامه داده می فرماید
آسمان ها وزمین را به حق آفرید هم در آفرینش آن نظام حق ودقیقی است و هم دارای هدف حکیم
انه ومصالح حقی است چنانکه در سوره ص نیز فرمود ما آسمان وزمین و آنچه را در میان این دو
است بیهوده نیافریدیم این گمان کافران است بعد به آفرینش انسان پرداخته و ما را از سیر آفاقی به
سیر انفسی دعوت کرده می افزاید وشما رادر عالم جنین تصویر کرد تصویری زببا ودلپذیر هم از
نظر جسم و هم از نظر جان . به انسان ظاهری آراسته و باطنی پیراسته و عقلی فروزان و خردی
نیرومند داد و از آنچه در کل جهان هستی است نمونه هایی در وجود او آفرید. ولی همان گونه که در
پایان آیه می فرماید سرانجام بازگشت همه به سوی اوست.
4= واز آنجا که انسان برای هدف بزرگی آفریده شده باید دائما تحت مراقبت الله باشد الله ای که از درون
وبرون او با خبر است لذا در این آیه میفرماید آنچه را در آسمان ها و زمین است می داند و از آنچه
پنهان یا آشکار می کنید با خبر است والله از آنچه در درون سینه هاست آگاه است این آیه ترسیمی
است از علم بی پابان الله در سه مرحله نخست علم او نسبت به تمامی موجودات آسمان ها وزمین و
سپس علم او به همه اعمال انسان ها و آنچه را پنهان می دارند یا آشکار می سازند ودر مرحله سوم
مخصوصا روی عقاید باطنی و چگونگی نیت ها و آنچه بر قلب وجان انسان حاکم است تکیه می کند
مسلما توجه به این حقیقت در اصلاح و تربیت انسان فوق العاده موثر است وانسا ن را برای وصول
به هدف آفرینش و قانون تکامل آماده می سازد.
5= واز آنجا که یکی از موثرترین وسایل تربیت وطرق انذاره توجه دادن به سرنوشت اقوام و امت های
پیشین است این آیه یک نگاه اجمالی به زندگی آنها افکنده سپس انسان ها را مخاطب ساخته می گوید
آیا خبر کسانی که پیش از این کافرشدند به شما نرسیده است ؟ آری آنها طعم کیفر گناهان بزرگ خود
را چشیدند ودر آخرت نیز عذاب درد ناکی برای آنهاست شما از کنار شهر های بلا دیده و ویران شده
آن ها در مسیر خود به سوی شام و مناطق دیگر عبور می کنید نتیجه کفر و ظلم وعصیانگری آنها را
با چشم می بینید و اخبار آنها را در تاریخ می خوانید این عذاب دنیای آنها بوددر آخرت نیز عذاب درد
ناکی در انتظار شان است
6= این آیه به منشا اصلی این سرنوشت درد ناک اشاره کرد ه می افزاید این به خاطر آن بود که رسولان
آنها پیوسته با دلائل روشن به سراغشان می آمدند ولی آنها از روی کبر وغرور گفتند آیا بشر هایی اب
مثل ما می خواهند ما را هدایت کنند؟ مگر چنین چیزی ممکن است و با این منطق پوشالی به مخالفت
با آنها بر خاستند پس کافر شدند وروی بر گرداندند . در حالی که الله از ایمان و طاعتشان بی نیاز
بود آنها را موظف به ایمان و اطاعت و پرهیز از گناه فرمود تنها برای منفعت خودشان و سعادت و
نجاتشان در این جهان و جهان دیگر بود آری الله بی نیاز وشایسته ستایش است اگر جمله کائنات کافر
شدند بر دامان کبریائیش گردی نمی نشیند همان گونه که اگر همه مخلوقات مومن و مطیع فرمان اوباشند چیزی بر جلا لش افزوده نمی شود این مائیم که نیازمند به این برنامه های تربیتی وسازنده و تکامل
بخش هستیم
7= در تعقیب بحث هایی که درآیات قبل پیرامون هدف دار بودن آفرینش آمده در اینجا مساله معاد ورستاخیز
را که تکمیلی است بر بحث هدف آفرینش انسان مطرح می کند نخست از ادعای بی دلیل منکر ان رستا
خیز شروع کرده می فرماید کافران پنداشتند که هرگز بر انگیخته نخواهند شد سپس در تعقیب این سخن
به پیامبر اسلام دستور می دهد بگو آری به الله سوگند همه شما در قیامت بر انگیخته خواهید شد سپس
آنچه را عمل می کردید به شما خبر داده می شود و این برای الله آسان است . وقتی که کار دست الله قادر
متعال است مشکلی در میان نخواهد بود
8= در این آیه چنین نتیجه گیری می کند اکنون که قطعا معادی در کار است به الله ورسول او و نوری که
نازل کرده ایم ایمان بیاورید وبدانید الله به آنچه انجام می دهید آگاه است به این ترتیب دستور می دهد که
خود را برای رستاخیز از طریق ایمان وعمل صالح آماده کنند ایمان به سه اصل الله و پیامبر و قران که
اصول دیگر نیز در آن درج است
9= روز تغابن و آشکار شدن غین ها
در این آیه به توصیف روز قیامت پرداخته چنین می گوید این بعث ونشور وحساب وجزا در زمانی خواهد بود که همه شما را در آن روز اجتما ع گرد آوری می کند یکی از نام های قیامت یوم الجمع است
که در قران با تعبیر های مختلف کرارا به آن اشاره شده است میخوانیم: بگو تمام اولین وآخرین در میعاد
روز معینی جمع می شوند واز آن به خوبی استفاده می شود که رستاخیز همه انسان ها در یک روز است
سپس می افزاید آن رو ز روز تغابن است
روزی است که غابن برنده ومغبون بازنده شناخته می شود روزی که روشن می شود چه کسانی در تجارت
خود در عالم دنیا گرفتار غبن وخسارت وپشیمانی شده اند به این ترتیب یکی دیگر از نام های قیامت یوم
التغابن روز ظهور غبن هاست .سپس به بیان حال مومنان در آن روز پرداخته می افزاید و هر کس به الله
ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد گناهان اورا می بخشد واورا در باغ هایی از بهشت که نهر ها از زیر
درختانش جاری است وارد می کند جاودانه در آن می مانند واین پیروزی بزرگی است به این ترتیب هنگامی
که دوشرط اصلی یعنی ایمان و عمل صالح حاصل شود این مواهب عظیم پشت سر آن خواهد بود
10= در این آیه می افزاید اما کسانی که کافر شدند و آیات مارا تکذیب کردند اصحاب دوزخند جاودانه در آن
می مانند وسرانجام آنها سرانجام بدی است . در اینجا نیز عامل بدبختی دو چیز شمرده شده است کفر و
تکذیب آیات الهی که ضد ایمان و عمل صالح است ودر نتیجه در آنجا سخن از بهشت جاودان است ودر اینجا از دوزخ همیشگی آنجا فوز عظیم است و اینجا بئس المصیر وسرانجام مرگبار
11= همه مصائب به فرمان اوست در این آیه بک اصل کلی در مورد مصائب و حوادث درد ناک این جهان
اشاره می کند شاید از این جهت که همیشه وجود مصائب دستاویزی برای کفار در مورد نفی عدالت در پ
این جهان بوده است و یا از این نظر که در راه تحقق ایمان وعمل صالح همیشه مشکلاتی وجود دارد که
بدون مقاومت در برابر آنها مومن به جایی نمی رسد وبه این ترتیب رابطه این آیات با آیات گذشته روشن
می شود نخست می فرماید هیچ مصیبتی رخ نمی دهد مگر به اذن الله منظور از ذن در اینجا همان اراده
تکوینی الله است نه اراده تشریعی . از مجموع آیاتی که در باره مصائب در قران آمده بر می آید که مصائب
بر دوگونه است مصائبی که با طبیعت زندگی انسان سرشته شده واراده بشر کمترین تاثیری در آن ندارد
مانند مرگ ومیر وقسمتی از حوادث دردناک طبیعی . دوم مصائبی که انسان به نحوی در آن نقشی داشته
باشد قران در باره دسته اول می گویدهمه به اذن الله روی می دهد ودر باره قسم دوم می گوید به خاطر اعمال خودتان دامانتان را می گیرد . سپس در دنباله آیه به مومنان بشارت می دهد که هر کس به الله
ایمان آورد لله قلبش را هدایت میکند آن چنان که در برابر مصائب زانو نزند مایوس نشود و جزع وبیتابی
نکند . این هدایت الهی هنگامی که به سراغ انسان آید در نعمت ها شاکر می شود ودر مصیبت ها صابر و در
برابر قضای الهی تسلیم و در پایان آیه می فرماید و الله به هر چیز داناست . این تعبیر می تواند اشاره اجمالی به فلسفه مصائب وبلا ها باشد که الله روی علم و آگاهی بی پایانش برای تربیت بندگان و اعلام بیدار
باش و مبازره با هر گونه غرور و غفلت گهگاه در زندگانی آنها مصائبی ایجاد می کند تابه خواب فرو نروند
و موقعیت خویش را در دنیا فراموش نکنند ودست به طغیان و سرکشی نزنند
12= و از آنجا که معرفت مبدا و معاد که در آیات قبل پایه ریزی شده واثر حتمی آن تلاش در راستای
اطاعت الله وپیامبر است در این آیه می افزاید و اطاعت کنید الله را و اطاعت کنید پیامبر را .
نا گفته پیداست که اطاعت رسول الله نیز شعبه ای از اطاعت الله است چرا که او از خود چیزی نمی گوید و تکرا اطیعوا در اینجا اشاره به همین است که این دو در عرض هم نیست بلکه یکی از دیگری سر
چشمه می گیرد از این گذشته اطاعت الله مربوط به اصول قوانین و تشریع الهی است واطاعت رسو ل مربوط به تفسیر ها ومسائل اجرائی می باشد بنابر این یکی اصل ودیگری فرع است سپس می فرماید اگر
شما روی گردان شوید واطاعت نکنید هر گز مامور به اجبار شما نیست رسول ما جز ابلاغ آشکار وظیفه ای ندارد آری . او موظف به رساندن پیام حق است بعدا سر و کار شما با الله است واین تعبیر یک نوع تهدید
جدی وسر بسته است
13= در این آیه اشاره به مسا له توحید در عبودیت می کند که به منزله دلیلی برای وجوب اطاعت است
می فرماید الله کسی است که هیچ معبودی جز او نیست . مومنان باید فقط بر او توکل کنند غیر از ا و
هیچ کس شایسته عبودیت نیست چرا که مالکیت وقدرت و علم وغنا همه از آن اوست و دیگران هرچه
دارند از او دارند و به همین دلیل نباید در برابر غیر او سر تسلیم و تعظیم فرود آورند ونیز به همین دلیل
برای حل هر گونه مشکل باید از او مدد بگیرند و فقط بر او توکل کنند
14= وقتی بعضی از مردان می خواستند هجرت کنند پسر وهمسرش دامن اورا می گرفتند و می گفتند تورا
به الله سوگند که هجرت نکن زیرا اگر بروی ما بعد از تو بی سرپرست خواهیم شد بعضی می پذیرفتند
و می ماندند آیه نازل شد و آنها را ازقبول این گونه پیشنهاد ها واطاعت فرزندان و زنان در این زمینه
بر حذر داشت اما بعضی دیگر اعتنا نمی کردند و می رفتند ولی به خانواده خود می گفتند به الله اگر ما با
هجرت نکنید و بعد ا در دارالهجرة مدینه نزد ما آئید ما مطلقا به شما اعتنا نخواهیم کرد ولی به آنها دستور
داده شد که هر وقت خانواده آنها به آنها پیوستند گذشته را فراموش کنند و جمله وان تعفوا .... ناظر به
همین معنی است .
تفسیر: اموال وفرزندانتان وسیله آزمایش شما هستند. از آنجا که در آیات گذشته فرمان به اطا عت بی قید و
شرط الله ورسولش آمدهر بود ونیز یکی از موانع مهم این راه علاقه افر اطی به اموال و همسران و فرزندان است در اینجا به مسلمانان در این زمینه هشدار می دهد نخست می گوید ای کسانی که ایمان آورده اید بعضی از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند از آنها بر حذر باشید . البته نسانه های این عداوت
کم نیست گاه می خواهید اقدام به کار مثبتی همچون هجرت کنید دامان شما را می گیرند و مانع این فیظ عظیم
می شوند و گاه انتظار مرگ شما را می کشند تا ثروت شما را تملک کنند و مانند اینها . البته این دشمنی گاه در لباس دوستی است و به گمان خدمت است و گاه به راستی با نیت سوء وقصد عداوت انجام می گیرد و یا
به قصد منافع خویشتن. ولی از آنجا که ممکن است این دستور بهانه ای برای خشونت و انتقام جویی وافراط
از ناحیه پدران و همسران گردد بلافاصله در ذیل آیه برای تعدیل آنها می فرماید واگر عفو کنید و چشم بپوشید وببخشید الله شما را مشمول عفو ور حمتش قرار می دهد چرا که الله بخشنده ومهربان است . بنا براین اگرآنها از کار خود پشیمان شدند ودر مقام عذر خواهی بر آمدند و یا بعد از هجرت به شما پیوستند آنها را از خود نرانید و عفو و گذشت پیشه کنید همان طور که انتظار داردی الله هم با شما چنین کند
15= در این آیه به یک اصل کلی دیگر در مورد اموال و فرزندان اشاره کرده می فرماید اموال وفرزندانتان
فقط وسیله آزمایش شما هستند و اگر در این میدان آزمایش از عهده بر آئید اجر و پاداش عظیم نزد الله از آن شما خواهد بود در آیه گذشته تنها سخن از عداوت بعضی از همسران وفرزندان نسبت به انسان بود که
اورا از راه الله منحرف ساخته به گناه و گاهی به کفر می کشانند ولی در اینجا سخن از همه فرزندان واموال است که وسیله آزمایش انسانند . در واقع این دو موضوع بیش از هر چیز دیگر وسیله امتحان است
و به همین دلیل در روایتی از علی می خوانیم که فرمود هیچ کس از شما نگوید الله من به تو پناه می برم از
امتحان و آزمایش چرا که هر کس دارای وسیله آزمایشی است و حداقل مال و فرزندی دارد واصولا طبیعت
زندگی دنیا طبعیت آزمایش وبوته امتحان است ولکن کسی که می خواهد به الله پناه برد از امتحانات گمراه
کننده پناه برد چه اینکه الله می گوید بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمون است .
16= در این آیه به عنوان نتیجه گیری می فرماید پس تا می توانید تقوای الهی پیشه کنید و گوش دهید و اطا
عت نمایید وانفاق کنید که برای شما بهتر است . نخست دستور به اجتناب از گناهان می دهد چرا که تقوا
پیشتر ناظر به پرهیز از گناه است و سپس دستور به اطاعت فرمان وشنیدنی که مقدمه این اطاعت است و
از میان طاعات بخصوص روی مساله انفاق که مهمترین آزمایش های الهی است تکیه می کند وسر انجام هم می گوید سود تمام انیها عاید خود شما می شود در پایان آیه به عنوان تاکیدی بر مساله انفاق می فرماید وکسانی که از بخل وحرص خویشتن مصون بمانند رستگارانند . این دوصفت رذیله ازبزرگ ترین موانع رستگاری انسان وبزرگتارین سد راه انفاق وکار های خیر است . امام صادق از شب تا صبح طواف خانه الله
به جا می آورد وپیوسته می فرمود الله ق شح نفسی یعنی الهی مرا از حرص وبخل خودم نگاهدار . یکی از
یارانش عرض می کند فدایت وشم امشب نشنیدم عغیر از این دعا دعا های دیگری کنی . فرمود چه چیز از بخل و حرص نفس مهمتر است در حالی که الله می فرماید و من یوق ....
چه تعبیر عجیبی الله ای که آفریننده اصل وفرع وجود ما وبخشنده تمام نعمت هاست از ما وام می طلبد و در
برابر آن وعده اجر مضاعف و آمرزش می دهد ونیز از ما تشکر می کند لطف ومحبت بالاتر از این تصور
نمی شود
18= و بالاخره در آخرین آیه می فرماید او دانای پنهان و آشکار است و او عزیز وحکیم است . از اعمال
بندگان مخصوصا انفاق های آنها در نهان و آشکار با خبر است واگر از آنها تقاضای قرض می کند به
خاطر نیاز وعدم قدرت است بلکه به خاطر کمال لطف ومحبت است واگر این همه پاداش در برابر انفاق
ها به آنها وعده می دهد این نیز مقتضای حکمت اوست . پایان
فضیلت سوره 64:
این سوره 18 آیه دارد هرکس این سوره را بخواند در قیامت این سوره شافی اوشود و از مرگ مفاجات
ایمن باشد و اگر نزد حاکم رود از شرش در امان باشد .