احضار روح
احضار روح
بخش سوم
شب اول
نصف شب بود
غرق خواب بودم. یه چیزی زیر پتوم وول وول خورد
چشمامو باز کردم
یه پیرزن چروکیده ی 90-80 ساله ی چشم بادومی بود
دراز شده بود و بربر نیگا میکرد و لبخند میزد. خیلی کریه منظر بود
شب دوم
وارد اتاق که شدم دیدم از همون اول اونجاست
واستاده بود گوشه اتاق فقط نیگا میکرد
بوی تعفن میداد
ازش عکس گرفتم
شب سوم
با دوربین فیلم برداری وارد اتاق شدم
از چهار گوشه اتاق فیلم گرفتم. کسی نبود
دراز کشیدم
صدای خنده شیطانی میومد
یهو از زیر تخت دراومد زد دوربینمو ترکوند
ولی چند ثانیه ازش فیلم گرفتم
شب چهارم
دوربین مخفی وصل کردم به خودم
اخه به نظر خجالتی میومد
وارد اتاق شدم. اونجا بود
از پنجولاش خون میچکید
نشستم رو تخت دوتا سیگار روشن کردم یکیشو بش تعارف کردم
گرفت کشید، مال من هنوز تموم نشده بود. مال منم کشید
جرات نکردم چیزی بش بگم
شب پنجم
.
.
.
شب شیشم
.
.
.
شب هفتم
.
.
.
دیشب
زیاد راضی به نظر نمیومد ولی بلاخره کردمش
کلید صندوق اماناتم ازش دزدیدم
توی سوتینش بود
الانم دارم فیلما رو تدوین میکنم
میخوام پارانورمال اکتیویتی 7 رو بدم بیرون
شب اول
نصف شب بود
غرق خواب بودم. یه چیزی زیر پتوم وول وول خورد
چشمامو باز کردم
یه پیرزن چروکیده ی 90-80 ساله ی چشم بادومی بود
دراز شده بود و بربر نیگا میکرد و لبخند میزد. خیلی کریه منظر بود
شب دوم
وارد اتاق که شدم دیدم از همون اول اونجاست
واستاده بود گوشه اتاق فقط نیگا میکرد
بوی تعفن میداد
ازش عکس گرفتم
شب سوم
با دوربین فیلم برداری وارد اتاق شدم
از چهار گوشه اتاق فیلم گرفتم. کسی نبود
دراز کشیدم
صدای خنده شیطانی میومد
یهو از زیر تخت دراومد زد دوربینمو ترکوند
ولی چند ثانیه ازش فیلم گرفتم
شب چهارم
دوربین مخفی وصل کردم به خودم
اخه به نظر خجالتی میومد
وارد اتاق شدم. اونجا بود
از پنجولاش خون میچکید
نشستم رو تخت دوتا سیگار روشن کردم یکیشو بش تعارف کردم
گرفت کشید، مال من هنوز تموم نشده بود. مال منم کشید
جرات نکردم چیزی بش بگم
شب پنجم
.
.
.
شب شیشم
.
.
.
شب هفتم
.
.
.
دیشب
زیاد راضی به نظر نمیومد ولی بلاخره کردمش
کلید صندوق اماناتم ازش دزدیدم
توی سوتینش بود
الانم دارم فیلما رو تدوین میکنم
میخوام پارانورمال اکتیویتی 7 رو بدم بیرون
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |