به لپ تاپم دسترسی ندارم،عادت ندارم به اینکه با گوشی تایپ کنم.اما خیلی دلم میخواست چند خطی بنویسم از سرچشمه ی زلال مهربانی،از آسمان پاک و آبی محبت،از نسیم روح بخش دوستی،از خورشید تابان رفاقت،از ظریف ترین و از حساسترین گلی که تابحال شناخته ام...
خالصانه و خاشعانه ارادتمندش هستم،از داشته و نداشته هایم مدد میگیرم تا احترامش را آنگونه که شایسته اش است حفظ کنم...
اگر نبود این دوست عزیز و مهربانم،اگر رهایم کرده بود،حتم دارم الان در منجلاب سیاهی و تباهی در حال دست و پا زدن بودم.
این روزها یکی از بزرگترین خواسته هایم از خدا سلامتی و موفقیت او و تداوم حضور نازنینش است...
کاش توان و اراده ای داشته باشم که هیچگاه وجود عزیزش را نیازارم...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |