باور کن به نگات مدیونم ...
باور کن به نگات مدیونم ...
نمایشگاه شرکت کرده بودیم ... یادمه پشت وانت نشسته بودم ، گوشی تو گوشم بود و این ترانه رو که بهم هدیه کرده بودو گوش میکردم و باهاش صحبت میکردم ... همه مردم نگاه میکردن میگفتن این طرف دیوونه است ... آره دیوونه بودم ... دیوونه وجودش ...!!!
واقعا یادش بخیر ... با اینکه روزهای خیلی خیلی سختی بود ولی خیلی شاد بودم ... خیلی ...
یادمه همونجا یه عکس گرفتم و واسش فرستادم ...
باور کن به نگات مدیونم
من عشقو تو چشات میخونم
وقتی تو لیلی من باشی
تا ابد مجنونم
من با تو دلخوشی میسازم
با حرفات دلمو می بازم
ای حس گرمی آوازم
من به تو می نازم
هزار هزار بهار گل یه گوشه نگاته
هزار قناری عشق تو مخمل صداته
بهار و سبزه و عید ، اینا همه ش بهونه س
هزار هزار سبد گل تو عطر نفساته
باور کن به نگات مدیونم
من عشقو تو چشات میخونم
وقتی تو لیلی من باشی
تا ابد مجنونم
من با تو دلخوشی میسازم
با حرفات دلمو می بازم
ای حس گرمی آوازم
من به تو می نازم
تو خوبی، ماهی
تو همون احساس دلخواهی
عشقی که همیشه با من همراهی
تقدیرمنی، خواهی نخواهی
باور کن به نگات مدیونم
من عشقو تو چشات میخونم
وقتی تو لیلی من باشی
تا ابد مجنونم
من با تو دلخوشی میسازم
با حرفات دلمو می بازم
ای حس گرمی آوازم
من به تو می نازم
تقدیر منی ... خواهی نخواهی ............