نصفه شبی بیدار شدم...فک کردم ساعت شش صبحه ولی دیدم ساعت سه شبه...
الان دیگه خوابم میاد...ولی صدای اذان میاد...چشمام دارن بسته میشن....احساس میکنم فردا دوباره باید
تا خوابم نبرده ب م نماز بخونم...ان ناشئه لیل هی اشد وطائو و اقوم قیلا
قران الفجر کان مشهودا
...
الان آخر شبه...برگه ها رو صحیح کردم و نمرا ها رو وارد دفتر نمره کردم...فردا ان شاءالله بتونم زودی لیستا رو بنویسم...یسرای امری
هم خسته ام هم خوابم میاد...
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |