الحمدالله
الحمدالله
بالاخره راست راستی فرودگاه مشهدن و دارن به سلامتی برمیگردن ان شاءالله
صبح زود بیدار شدم...حیاط و پله ها رو شستم...جارو زدم...آشغالا رو جمع کردم دگذاشتم دم در..مقدار سبزی باقی مانده رو با برنجی که دیشب آب کردم دلمه پیچیدم گذاشتم تو یخچال تا بعد بپزمش...برای رمی و بقیه برنج ورسالاد و گوجه درست کردم...بیدون دلمه کهنه دوست دارم اونو گذاشتم برای اونا...یه دوش هم گرفتم...
رمی رو هم بزور فرستادم امتحان...بیدار کردن کسی که شب نخوابیده سخته...بعد امتحان هم نذاشتم از پله ها بیاد بالا فرستادمش نون بگیره...حوصله برگه ها رو ندارم...من و این همه بیخیالی محاله
.....
آخی راحت شدم.. دا رو شکر به سلامت رسیدن خونه..البته با کلی تاخیر حدود ساعت6 بعدازظهر
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |