مولوی
مولوی
مولوى ـ نابغه اى كه كسى نمى تواند نبوغ او را ناديده بگيرد ـ مى گويد:
پس به هر دورى وليّى قائم است *** تا قيامت آزمايش دائم است
پس امام حى قائم آن ولى است *** خواه از نسل عمر خواه از على است
مهدى و هادى وى است اى راه جو *** هم نهان و هم نشسته رو به رو
او در اين ابيات چهار كار كرده است:
1- امامت را تعميم كرده و به اصطلاح خودشان ميان اولياءشان توزيع كرده است.
2- ولايت را نيز همين طور.
3- امام زمان(عج) را رد كرده است.
3- يك ولى صوفى نشسته رو به رو، را مفيد، و باور به امام غايب را بى فايده دانسته است.
4- امامت و ولايت را از اعضاى اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) خارج مى كند به ويژه در مورد «مهدويت».
در حالى كه سنى و شيعه به مهدويتى كه مهدى آن، از نسل پيامبر است و امت را نجات خواهد داد، اجماع دارند.
ديگرى در پاسخ مولوى مى گويد:
پس به هر دورى شريرى حاضر است *** كار شيطان تا قيامت داير است
آن كه گفتى، نى امام قائم است *** مدعىّ و نابكار و ظالم است
او مظلّ و منحرف باشد زراه *** او نهانش منتن و قلبش تباه
محی الدین در آینه فصوص ص199
سال گذشته، ایران، ترکیه و ازبکستان، آن دعوا و رقابت شدید را بر سر اینکه «مولوی از آن کیست» به راه انداختند: چه غوغائی به پا شد. مولوی متولد ازبکستان است که در قونیه ترکیه زیسته است هیچ ربطی به ایران (حتی به فلات ایران) ندارد. او اشعارش را به فارسی گفته، چون در آن دوران، تصوف (کابالیسم بودائی) توسط صوفیان ایرانی از هند و چین گرفته می شد و به ممالک عربی منتقل می گشت.مولوی یک ترک زاده است.