خداوند علت الععل نیست؛ خالق قانون علیت است
خداوند علت الععل نیست؛ خالق قانون علیت است
می فرماید: «لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْر[1]». و همچنین همۀ آیاتی که در آن ها سخن از امرِ «کن»، «کن فیکون[2]» آمده.
اولین پدیدۀ کائنات نیز نه از عدم خلق شده- زیرا خلق از عدم محال است- و نه از وجود خدا صادر شده بل با امرِ «کن فیکون» پدید آمده است، همان طور پیدایش روح «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي[3]»، و حتی خود قانون علّت و معلول که برنامه خلق است، با امر به وجود آمده است.
آیا تا کنون ارسطوئیان به این پرسش جواب داده اند که: خود قانون علّت و معلول چگونه و از کجا آمده است؟ چرا نه این مسئله را عنوان می کنند و نه به آن پاسخ می دهند-؟ آیا این قانون چیز اَزلی در کنار خدای ازلی، بوده است؟ اینجاست که تا پاسخ سؤال مذکور را حل نکنند، ارسطوئیات عین ثنویت است، و اگر بخواهند پاسخی برای آن بدهند غیر از «اَمر» هر چه بگویند، به محال تمسک کرده اند یا از ثنویت به سه گانه پرستی سقوط خواهند کرد و از آن به چهار گانه پرستی و از آن به..... به طور متسلسل در این سقوط خواهند رفت.
...: آن چه با بداء در تقابل است «قَدَر» است نه «قضاء»؛ قَدَرها یعنی مقدارها و اندازه ها که خداوند در جریان خلق و خلقت، گذاشته است. قَدَر یعنی همان قانون و قوانین علّت و معلول.
قَدَر یعنی روند و برنامۀ کار خلقی خدا. اما قضاء یعنی کار امری خدا.
خداوند دو نوع کار دارد گاهی از آن دو، با «دو دست» تعبیر می کند؛ درباره آفرینش آدم(ع) می گوید: «خَلَقْتُ بِيَدَي[4]» او را با هر دو دستم آفریدم، یعنی در آفرینش آدم هم کار امری به کار رفته و هم کار خلقی، هم علت و معلول طبیعی به کار رفته و هم امر «کن» که در آیه دیگر آفرینش عیسی(ع) را که بدون پدر آفریده شده، به آفرینش آدم تشبیه کرده و می گوید درباره او نیز هر دو فعل به کار گرفته شده: «إِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ[5]». یعنی آفرینش آدم و عیسی، صرفاً یک آفرینش طبیعی علّی و معلولی، نیست. امر نیز در آن نقش دارد.
منبع: کتاب نقدهای علامه طباطبایی بر علامه مجلسی-ایه الله رضوی ص381به بعد