هوای تو
هوای تو
امشب هوای عشق تو بازم به سر گرفت
گویی که مست، دختر رز را به بر گرفت
مستانه با خیال تو پرواز می کنم
آری دلم ز عشق تو اینسان شرر گرفت
رفتم که با غم تو و هجرت به سر کنم
این شب نه آن شبی است تواند سحر گرفت
آرام جان من تو بُدی ای ستمگرم
یادی ز من نمی رود عمرم هدر گرفت
تا کی "رها" به خلوت و تنها نشسته ای
طنزی است روزگارجهان سر به سر گرفت
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |