دیشب تا اذان بیدار بودیم.نماز خوندیم خوابیدیم..ساعت هفت بیدار شدیم..کلاس متولی که سرم اینور اونور میرفت.کلاس معادلات نیم مین نگذشته بود که رفتم بوفه یه کیک خریدم..فاطی اس داد گفت نمیای سمینار..سوالامو گفتم گفتم تو بپرس..حالت تهوع داشتم..رفتم کلاس وسایلمو برداشتم رفتم دانشکده علوم سیاسی..
بحث در مورد برجام بود..بعد نشست با استادا کلی بحث کردم..اصلا یه فازی بود.حس غرور میکردم وقتی میخواستن متقاعدم کنن..
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |