نقاشی خواب
نقاشی خواب
رویش من آغاز گشت ،در تولدم در خویشتن ، تولد آن ادراکی ست که از شعر چشمان تونگاهم را غزل باران میسازد ،تا شوریدگی و شیدایی را در کالبدی به اوج رساند که در آن قلبی عشق را میفهمد، لحظه ایی که ذهن به خواب میرود و عقل با درهمآمیختگی با دل از کلمه ها عبور کرده و دریافت را به شهود درمیابد،ذهن که به خواب رسید دل گشوده میگردد،دشت خواب را دریاچه رویاها پیوند میزند با لبخند مهتاب ، دریاچه رویای اغوش توست که میبرد مرا به راز عشق ، وقتی خوابهایم را خیالت نقاشی میکند،پلی میشود پلک بستنم برای گشودن چشم دل به دریاچه ی رویایت که قایق جان را میبرد به نوازش رخسار مهتاب که نقاشی میکشد اورلق خواب مرا تا صبح
رضا 2/24
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |