زکات
زکات
سخاوت دریا آسمان را،هدیه میسازد ابرهایی از جنس طراوت،و آسمان زکاتش بارش باران است بر دشت انتظار،جنگلهای شاخه به قنوت بسته،رقص گندمها در موسیقی باد و زکات روییدن است که لبریز گشتن در بخشش معنا میدهد نه در اظطراب و تهی ماندن،آدمی همانا مجرایی است که چون بجوشد ،اتصال میابد به خزانه ی نهان در بی انتهایی معانی و برکات،چشمه را که ببندی ،وجودش به عدم میرسد و دریافتش به تهی بودن ،زکات همانا دریافت نعمت است و افتخار انعام بخشیدن به لطف نعمتش،زکات ذکر آشکار نماز است و نماز همانا گشاینده ی چشمه ی وجود آدمی به بخشش و جاری گشتن رود زندگی بخش،بخشش بر آنچیزهایی ست که دوستش داریم و انچه بیشتر دوست داریم همانا جان و دل و عقل است که بخشش عقل در بیان معانی به جهت کسب معانی بیشتر ،بخشش دل به معنای نثار عشق به جهت لبریز گشتن از آن و بخشش جان همانا تلاش و طلب شفای روح و بخشش لبخند و کمک است به واسطه آنچه خدا تو را عطا نموده که به بخشش ،لباس عبودیت بر تن بپوشی که عبودیت گام اول آزادگی ست و آزادگی همانا رهایی از هر آنچه رنگ تعلق پذیرد که ما وجودمان از اوست و امانتی که او در خاک ظهور داد تا عشق را جتاری سازد از چشمه ی دل آدمی
رضا 24/2