نزدکی
نزدکی
اسمانها را رنگی از ارامش افشاند ,باران مهربانی را نواخت در خواب زمین ,و رویای ذره ی خاک را رساند به اغوش خیال,ادمی از عشقبازی خاک و نفسهایش به ادمی رسید و ادمی از ناز نگاه و دو دست مهربانش به معانی تا کلمه ها را همچون جامی تهی مملو از شراب معنا نموده و همچون رودی جاری سازد در دشت وجود,او در میان دل و نفس جای داشت و دل و تفس از او جان یافت ,میداند انچه را نمیدانیم و عاشقتر است به ما که عشق را میخوانیم
رضا۲/۲۲
رضا۲/۲۲
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |