جرعه ایی نور
جرعه ایی نور
آدمی ظرفی ست در محدودیت حواس به زندان جسم و دربندعقل وبه زنجیر علم گرفتار ،ظرفی که چون آنچه را کسب کند در خویش نگهدارد ،ناگزیرش فساد و تباهی ناشی از سکون است ،علم چون وارد ظرف اندیشه شود به خروجش اندیشیده میشود وتازگی میابد و مال چون به سکون رسد عامل تباهی ست که از امانت به توهم مالکیت رسد و به جای انکه در خدمت مالک باشد مالکی میگردد که احاطه بر آن دارنده ی مال دارد،یعنی ابزاری که به جای کمک کردن به هدف دارنده ی آن،مالکی میشود که دارنده در نقش ابزار میشود،آدمی مجذایی ست در عبور رود داشته ها که داشتن یعنی نثار کردن .و اکنون وقت آن است که با بخشیدن آشنا شویم که هر یک را معنایی و مقامی ست، سخا عبارت است از عطا و بخشش بر مقدار حاجت و برای مصلحتی بخشیده میشود،زیرا اگر بر ان بیفزاید بسا موجب هلاک بخشنده گردد همچنان که در شوری/ 27 فرموده است پس در مقدار و موقعیت آن حکمتی عمیق است و ایثار عبارت است از اعطای انچه که در وقت بدان محتاجی چنانکه فرمود دیگران را بر خویشتن نقدم دار 9 /حشر پس در این مقامی ست که فرد عای رغم نیازش به آن متاع آنرا میبخشد که بخشیدن یعنی تملک داشتن و داشتن یعنی فنا نمودن،انعام اعطای نعمت در باره متاع بخشیده شده است پس منظور دادن نعمتی است که از محسوس به معنا رسیده و از اهر به پنهان مانند نعمت فهم نعمت ادراک نعمت ایمان و هدیه اعطایی برای جلب محبت است چون از محبت میباشد پس گیرنده ی آن در واقع با قبولش آن محبت را عطا مینماید و صدقه اعطایی از روی شدت و قهر و ابا داشتن یعنی دادن متاعی به سبب دفع بلایی،کرم عبارت است از اعطای پس از درخواست و جود عبارت است از عطای قبل از درخواست مال از ان جهت مال نامیده میشود که نفوس بدان تمایل پیدا میکنند و تمایل انها به سبب آن است که خداوند برآورده شدن نیازها را در کنار آنها قرار داد ه است ،دقت میکنیم که آنها برای رفع نیاز داده شده اند نه آنکه آدمی را مالک و حاکم باشند و انسان بر نیاز و حاجت سرشته شده است ،مال بر دو نوع است محسوسات ومعقولات مانند علم که هر دوبواسطه زکات فزونی یابد و انفاق یعنی عطا و از نفق است که از نافقا میاید و آن دو وجه دارد یکی به خلق یکی به خالق.
رضا 29/2