بعد از قرارداد نوشتن با حاج اسدالله از طرف اقای حسین مظلوم که در خیابان
صاحب جمع نزدیک سر قبر اقا در خیابان مولوی کبوتر بازی می کرده پیغام
فرستاده برای بستن گرو با حاج اصغر که در شب بیست و پنجم خرداد در پارکینگ
همان تعداد و همان مبلغی را که با حاج اسدالله قراردادنوشته راهم با حسین
مظلوم قراردادنوشته که حاج اصغر در همان تاریخ که برای حاج اسدالله هوا می کند
برای حسین مظلوم هم هوا نماید و حسین مظلوم در تاریخ چهارم تیر هوا نماید
در روز سوم تیر رحیم عیسی بالا هوا می نماید که تا ساعت ده کبوتری ننشسته
و در ساعت ده و سی دقیقه در حدود چهل کبوتر در عرض چند دقیقه می نشینند
و بقیه کبوتر ها هم تعدادی در مایه و تعدادی هم در میان تو وسط در حال کت زدن
بوده تا ظهر هم تعدادی کبوتر نشسته واز ظهر ببعد هم تعدادپنجاه کبوتر بالا بوده
بعد از نشستن اخرین کبوتر و جمع کل ساعت کبوترهای حاج اصغر می شود
شش ساعت و پنج دقیقه و در تاریخ چهارم حسین مظلوم هوا نموده که از همان
دقیقه اول پا شدن کبوتر تعدادی به مایه رفتند ولی تعدادزیادی از کبوترها در میان
تو وسط شروع به کت زدن کردن و از پریدن انها مشخص بود که این کبوترها
نمی توانند جواب ساعت حاج اصغر را بدهندتا ساعت هشت صبح در حدود سی
کبوتر نشسته و ان کبوتر ها هم که مایه گیر شده امدند ودر میان تو وسط با
کبوتر های دیگر به پریدن ادامه دادند ولی کت مرده می زدند معلوم بود که نای
پریدن ندارند خلاصه تا ساعت نه صبح تعداد زیادی از انها نشستند و در همان
اسمان حسین مظلوم گرو را واگذار کرد و باخت اما یک روز مانده به روزی که حاج
اسدالله هوا کند با چند نفر امده به پارکینگ و اعلام نمود ما فردا کبوتر هوا نمی کنیم
و پایین قرارداد را امضا نمود که گرو را باخته و مبلغ گرو را داده بعد خداحافظی کرده و رفتند