با سلام خدمت دوستان عزیز
همانطور که وعده داده بودم ماجرای گرو اقای حاج اصغر رضایی=اصغر حاجی=
با اقای اصغر سحر=اصغر سماور ساز=را برایتان بازگو می کنم
در روز گرو شادروان ایرج زاغی نزدیکی های ساعت ده صبع داور وسط گروی
حاج اصغر و ایرج زاغی یک مسله مهمی برایش پیش امده که حتما بایستی
می رفته دنبال ان موضوع با رفتن او بحث داور وسط پیش می اید که مرحوم
ایرج خان اقای اصغر سماور ساز را صدا می زند و پیشنهاد می دهد که او داور
وسط باشد با امدن اصغر سماور ساز حاج اصغر در حضور او می گوید که من این
اقا را قبول ندارم و با گفتن این کلمه اصغر سماور ساز از خودش عکس العمل
نشان داده و بین او و حاج اصغر درگیری پیش می اید که ایرج خان و بکی دو نفر
از میهمانان انروز این دو نفر را هر کدامشان را به سمتی هدایت کرده
ان سال تیر ماه هم به پایان رسیده و هر یک از کبوتر بازان مشغول کار خود شده
قبلا عنوان کرده بودم که رحیم عیسی بالا با اوردن جوجه از اقا فری و اوردن جوجه
توسط اقا ماشالله دوباره با نسل کبوتر قهوه خانه و شروع به ازدیاد از انها کرده
و با ان سال چهار سال از کبوتر بازی رحیم عیسی بالا می گذشت که او توانسته
بود تعداد زیادی کبوتر کبکی درست کند از این نسل
اقای اصغر سماور ساز هم با گذشت سالها کبوتر بازی در ان منطقه و محله
دارای کبوتر های اصیل با ساعات پرش بالا بوده و اغلب خال کبوترانش شازده
سبز و ابلغ و خال پیس بوده و در این چند سال چندین گرو بسته و در اکثر ان
گروها هم برنده شده و ان گروی بیاد ماندنی او و شادروان محمود اهنگر را
خیلی از شما دوستان بیاد دارید در ان سالها اقای اصغر سماو ساز برای دومین
سال متوالی بود که با اقای عبدالله سوهانی معروف به=عبدالله دبیر= به این
دلیل به او دبیر می گفتند که او با رتبه دبیری از اموزش و پرورش باز نشسته بوده
و در طی این دوسال که با اصغر اقا گرو بسته در گروی دوم که تعداد سیصد و یک
کبوتر و مبلغ دو میلیون تومان بوده با اختلاف دو ساعت یعنی ساعت کل کبوترهای
اقای اصغر سماور ساز شش ساعت و ده دقیقه و کل ساعت اقای عبدالله دبیر
چهار ساعت و پانزده دقیقه گرو را واگذار نموده