طنز...پول
طنز...پول
پول ******************* تا به کی خلق خدا را می دهی هر دم فریب؟ آشنایان کشته ودق کرده از دستت غریب سهل می آیی بدست و سخت میمانی در آن از رفاقت بو نبرده گشته ای یار و حبیب؟ گه بچرک دست میمانی وگاهی سرمه ای هم مریض لاعلاجی هم دوا و هم طبیب در نبود ت فقر می تا زد پی ایما ن ما ازدیات می برد هم صبر و انصاف و شکیب بی سوادان دربدر دنبال زرق و برق تو جمله محتاج تو از معمار و ملا و ادیب از جرینگت کر برقصد کور خوشحالی کند لال مادر مرده از عشق تو میگرد د خطیب حکم اعدامی شکستن پای آزاده به بند از کراما تت در این د نیاچه ها دیدم عجیب از تو هم مسجد بنا گرد یده هم میخا نه ها هم تو طبا ل یزید ی.هم که مداح رقیب سا لها کوشید ه ام تا پی برم بر را ز تو ازچه این نوکیسه هارااین چنین پرکرده جیب من که معیاری ند ید م اند ر این تقسیم مال یک شبی آید فرازو یک شبی هم در نشیب فخر بر دارایی ویاس از نداری را چه سود؟ قدر ما معلوم وبیش از این نمی گردد نصیب |
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |