منِ خواب زده شده
منِ خواب زده شده
- : مریم؟
من توی عالم خواب : هوم ؟
- : با توام هااا . مریمممم ؟
من خوابالو : هااا ؟
- : چشاتو وا کن کارت دارم
من شبیه ناخدا به چشم : چیه ؟
- : من دارم میرم بیرون
من غلت زده و دوباره خوابیده : ...
- : فهمیدی ؟
من کلافه و سگ اخلاق : د برو دیگه. اه . نمودی ما رو :|
- : چییی ؟
من دوباره ناخدا یه چشم : میری یا جیغ بزنم ؟
- : ....
صدای باز و بسته شدن در
پ.ن : اگر میخاید برید ، برید . چه از یه رابطه ، چه از خونه ی بی صاحاب مونده . هروقت به خودمون اومدیم یه غلطی میکنیم دیگه . حالا با اون یکی دوساعتی که قراره از خوابمون بزنیم و سوگواری کنیم چیزی عوض میشه ؟ ها ؟ اگه نه ، توی سکوت برید . مخصوصا اگه موقع خواب شب و عصر بود . اینجوری بعد از بیدار شدن مغزمون حداقل اونقدی کار میکنه که چاره ای بیندیشیم :/
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |