میدانی با چه شوقی آمده بودم ببینمت ؟ میدانی وقتی گفتی حالت خوب است و توی حرف نمیگنجد و باید ببیایم و از نزدیک ببینم چند بار سکندری خوردم تا برسم کنارت ؟ که حتی یادم رفت باید لباسم را عوض کنم ؟ من فقط دویده بودم بالا تا خوشحالیِ تورا ببینم ، فکر میکردم آن بالا نشسته ای با یک شاخه گل ،؛ با یک ظرف سفالی، با یک بسته آلوچه ، با ستاره های بادباکمان ... ولی نه . هیچکدام از این ها نبود ، تو صندلی ات را گذاشته بودی توی ظل آفتاب و زانوهایت را بغل گرفته بودی و خیره بودی به درٍِ خرپشته ی ما که کِی باز میشود تا تو سورپرایز کوفتی ات را نشانم بدهی . برای همین شال پوشیده بودی ؟ برای اینکه یکهو شال را از سرت برداری و نشانم بدهی موهایی را که تراشیده ای ؟ گفته بودی حالت خوب است و من انتظار نداشتم با دختری روبرو بشوم که دخترانگی اش را با دست های خودش ، توی حمام قیچی کرده . نمیدانم چطور دلت آمد ، چطور توانستی . ولی فقط این را میدانم که حالم بد است . از اینکه توی آن لحظه ی لعنتی کنارت نبودم تا با پشت دست بزنم توی دهانت . که تو را هل بدهم. که بغلت کنم . که نوازشت کنم . که با هم گریه کنیم و با هم سبک بشویم . که نگذارم آن قیچی کوفتی موهایت را ..
کاش بودم رفیق . کاش آن لحظه بودم . نمیدانم میفهمی چقدر احساس گناه میکنم از نبودنم یا نه ... نمیدانم میفهمی چقدر دلم گرفت وقتی توی گریه خندیدی و گفتی: " عوضش سرم سبک شد ." نمیدانم میفهمی چقدر غمگینم که نفهمیدم حالت را ... ما دیروز کنار هم بودیم . ما قول و قرار پارک گذاشته بودیم . ما داشتیم بادبادک درست میکردیم که توی پارک عکس بگیریم .من گفته بودم آن پیراهن سفیده را می آورم که گل های صورتی دارد ، تو گفته بودی سبزه برای من چطور است ؟ بعد فکر کرده بودیم کجا لباس عوض کنیم . تو با خنده گفتی توی دستشویی و من با شینطت گفته بودم : " اوفف ... چطوری به آدمی مثِ من اعتماد میکنی ؟"
اصلا باورم نمیشود تو توی تمام لحظاتی که کنار هم خندیدیم پر از بغض بوده باشی . قرار بود موهایمان را باز بگذاریم ... قرار گذاشته بودیم یک روز که باد بوزد برویم بام و موهایمان را توی باد رها کنیم و عکس بگیریم ... من باورم نمیشود مسی ... من حالم بد است مسی ... کاش موهایت برگردد و سرت دوباره سنگین شود ، به خدا قول میدهم حواسم را جمع کنم . به خدا قول میدهم حواسم را به سنگینی سرت ، به سنگینی بغض توی گلویت ، به سنگینی بار روی دوشت ... به همه چیز بدهم . قول میدهم ...