کاش یکم رو به سقف میخوابیدم تا همه این مزخرفاتو فراموش کنم...
ولی این کار به کلی غیر ممکنه چون عادت دارم به پهلوی راست بخوابم و با وضعی که دوس داشتم نمیتونستم ...!
هرچی دستو پازدم که رو به سقف بخوابم با حالت خفیفی مثل الوکلنگ هی به پهلو میفتادم صد بار دیگه هم امتحان کردم صدبار چشمامو بستم که لرزش پاهامو نبینم نتونستم...!
زمانی دست از این کار کشیدم که مستی از سرم پریده بود
باخودم فکر کردم این چه عشقی بود؟
دردسرهایی که سرش کشیدم و هروز مسافرت...
بدترین زجر مسافرت عوض کردن ترن ها سوار شدن به ترن های فرعی که ممکن است از دست برود خوراکی هایی بدی که وقتو بی وقت باید خورده شود...
هر دقیقه دیدن قیافه های مردمی که نمیشناسی...
تهران؟مشهد؟ساری؟اصفهان؟تبریز؟ شیراز؟
اری شیراز کسی میدونه برای گرفتن الزایمر بوی تنش باید تا کجا سفر کرد؟
+ نوشته شده در ساعت 8:22  توسط جواد رمضانی |